چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۱۶ ق.ظ
تولد شوهرم
دیروز تولدش بود و صبح زنگ زدم بهش تبریک گفتم ،داشت صبحانه میخورد
پنجاه تآمن از قبل برا کیک تولدش گذاشته بودم کنار که ازم گرفته بود و بهش گفته بودم میخواستم برات کیک بخرم
تنها ایدهم برا تولدش خریدن کیک بود وشمع
سال پیش برا تولدش دو تا جشن گرفتم یکی مامانم اینا و همسایمون یکی مامانش اینا
بعد برا تولدم شب کیک خرید و اومد خونه فرداش از یخچال درآورد و خورد ،یادمه دلم خیلی گرفته بود ک چرا اینکارو کرده حداقل میذاشت وسط که تو بیا و ببر
تولد ندیده هم که نیست دیگه بلد نباشه چکار کنه
خلاصه که تولدش رو زبونی تبریک گفتم فقط
۹۸/۰۷/۰۳